مقالاتی در باره کتاب و کتابخوانی
آداب دوستي با «يار مهربان»
براي من اي مهربان کتاب بخوان!
شما روزي چند ساعت مطالعه ميکنيد؟ در هر شبانهروز چقدر از زمانتان را به مطالعه کتاب، روزنامه و مجله اختصاص ميدهيد؟ تا به حال به اين موضوع فکر کردهايد که چطور ميتوان کتاب خواندن را به عادتي روزانه تبديل کرد. اگر خريد، مطالعه و نگهداري صحيح از کتاب، بخشي از زندگي روزمره شما باشد، فرزندانتان هم به خواندن کتاب تشويق ميشوند. همه چيز از خانه شروع ميشود. خانه محل شکلگيري تمام عاداتي است که افراد در بزرگسالي با آنها زندگي ميکنند و شخصيت و شيوه زندگي آنها را شکل ميدهد. والدين بايد فرزندانشان را از سنين پايين به مطالعه تشويق کرده و آنها را با کتاب آشنا کنند. کتاب خواندن کليد موفقيت بچهها در مدرسه و همچنين زندگي آينده آنهاست. اگر بچهها به کتاب علاقهمند شوند، به يادگيري هم علاقهمند ميشوند و در آينده افرادي مطلع و موفق خواهند شد و مراحل تحصيلي را با موفقيت طي ميکنند. همچنين با مطالعه، دامنه اطلاعات آنها بالا ميرود و ديد بهتري نسبت به محيط پيدا ميکنند و در آينده از بسياري آسيبهاي جسمي، رواني و اجتماعي مصون ميمانند.
بررسيها نشان دادهاست که موفقيت تحصيلي بچهها تنها با 20 دقيقه مطالعه آزاد در هر روز به ميزان قابل توجهي افزايش پيدا ميکند. اگر والدين هر شب 20 دقيقه مطالعه کنند بچهها هم به اين کار تشويق ميشوند. براي اين کار ميتوانيد روي يک برگه کاغذ، جدولي تهيه کنيد که به تعداد افراد خانه ستون و به تعداد روزهاي هفته سطر داشته باشد. براي هر يک از افراد خانه هم رنگ خاصي را در نظر بگيريد و قرار بگذاريد هرکس هر روز 20 دقيقه مطالعه کرد، با رنگ مخصوص خودش، يکي از خانههاي جدول را که مربوط به همان روز است رنگ کند و موضوع مطلبي را که خوانده هم در آن خانه يادداشت کند. اين جدول را در محلي که همه به راحتي ببينند نصب کنيد و در پايان هفته بررسي کنيد چه کسي هر شب مطالعه داشته يا چه کسي موضوعات متنوعتري مطالعه کرده است و او را تشويق کنيد و براي او هديه بگيريد که البته اگراين هديه کتاب مورد علاقه او يا اشتراک يک مجله در زمينه مورد علاقهاش باشد، خيلي بهتر است. توصيه ميشود هر يک از اعضاي خانواده، بقيه خانواده را نيز در جريان موضوع مطالعه خود قرار دهند.
جايي براي کتابها
کتابهايي که در خانه داريد بهتر است جاي مشخصي داشته باشند. يک قفسه يا کمد مخصوص براي قرار دادن کتابها در نظر بگيريد و آنها را برحسب موضوع طوري بچينيد که هنگام استفاده به راحتي بتوانيد کتاب مورد نظرتان را پيدا کنيد. کتابهايي را که از کتابخانه يا از کسي امانت گرفتهايد، در قفسه مخصوص کتاب نگهداري کنيد تا آسيب نبينند. طبقهبندي و نگهداري صحيح کتاب را به بچهها نيز ياد بدهيد.
انتخاب کتاب مناسب
انتخاب کتاب مناسب اهميت زيادي دارد. در انتخاب کتاب به ويژه براي کودکان در سنين پيش از دبستان بايد بيشتر دقت کرد. براي اين کار ميتوانيد از افراد متخصص کمک بگيريد. توصيه ميشود، کتابهاي متنوع براي بچهها تهيه کنيد. براي بچههاي پيش دبستاني، کتابهاي آموزش الفبا، داستانهاي مصور، شعر و ادبيات سنتي و کتابهايي که اطلاعاتي درباره غذاها، حيوانات، علائم و نشانهها دارند و همچنين مجلههاي مخصوص کودکان توصيه ميشود.
وسايل کمک آموزشي
براي ايجاد علاقه بيشتر و تشويق بچهها به خواندن کتاب و يادگيري مطالب، از وسايل کمک آموزشي مانند نوار کاست، فيلم و سي دي همراه کتاب استفاده کنيد. استفاده از اين وسايل، مهارتهاي ديداري و شنيداري بچهها را بالا ميبرد. در انتخاب فيلم و سي دي هم دقت کنيد که با سن فرزندتان تناسب داشته باشد.
کتابهاي الکترونيکي
اين روزها با وجود برنامههاي جذاب کامپيوتري کمتر بچهاي کتاب خواندن را به کار با کامپيوتر ترجيح ميدهد. کامپيوتر، جاي خواندن و نوشتن را نميگيرد اما ميتواند در يادگيري موثر باشد. براي تشويق فرزندتان به مطالعه از کامپيوتر هم کمک بگيريد. سايتهاي مربوط به کتابهاي الکترونيکي مربوط به سن فرزندتان را شناسايي و فرزندتان را به استفاده و مطالعه آنها تشويق کنيد. بعضي سايتهاي مربوط به کتابخواني با تصاوير زيبا و جذاب يادگيري بچهها را تقويت و برخي با برگزاري مسابقات، بچهها را به کتابخواني علاقهمند ميکنند.
منبع:www.salamat.com
کتاب و کتابخانه در اسلام
نوشتن و خواندن در اسلام ارزش معنوی داشت - در اعراب قبل از اسلام با سوادانی که نوشتن و خواندن میدانستند انگشت شمار بودند - غالب افراد عرب از زن و مرد دارای حافظه نیرومند قریحه شعر بودند و تسلط بر امثال و حکم و لغات داشتند. چون اسلام پدیدار گشت فریضه اول آن دانش و بینش بر هر زن و مرد بود که باید به نوشتن و خواندن توجه کامل کرده تعلیم و تربیت اسلامی را توسعه و رواج دهند و از مزایای تعلیمات دینی بهره مند گردند. این رویه توسعه روزافزونی گرفت تا به جائی رسید که دانشمندان را اعم از زن یا مرد سیاه یا سفید - شرقی یا غربی - عرب یا عجم هر که به زیور علم و دانش آراسته بود مورد توجه و احترام خلفا واقع می گشت. نتیجه این توجه و تزویج و تشویق دانشمندان و نویسندگان و گویندگان به این جا رسید که گروهی به تألیف و تصنیف پرداختند. اولین کتابی که جمع آوری و نوشته شد قرآن بود. پس از رحلت پیشوای اسلام ابوبکر در مقام جمع آوری قرآن برآمد و به فاصله کوتاهی قرآنی که روی پوست و چوب و برگ ها نوشته شده بود و در مدینه اصحاب و مسلمانان خیلی قریب العهد بودند جمع آوری و به صورت کتاب نگارش یافت. پس از جمعآوری قرآن اخبار اسلام و احادیث نبوی تألیف و جمع آوری گردید و همین که نهضت تألیف و تصنیف شروع شد به فاصله کمتر از یک قرن تمام کتب ملل مغلوبه جمع آوری و ترجمه گردید و آغاز آن از زمان امام محمد باقر(ع) شروع گردید. تمام فنون اسلامی و تعلیمات پیشوایان دین و افاضات خاندان رسول الله(ع) نگارش یافت. گروهی از دانشمندان اسلام که غالب ایرانی بودند برای جمع آوری حدیث و اخبار اسلام و تدوین فنون و علوم دین مبین اسلام به مسافرت پرداخته و شروع به تألیف و نگارش کتب خود نمودند که از آن جمله تاریخ اعثم کوفی- اخبار نصر بن مزاحم - تاریخ سلیم بن قیس هلالی و غیره می باشد و احادیث و کتب فقه نیز از زمان این امام شروع به تدوین گردید. اواخر دوره بنیامیه ترجمه کتب ملل مغلوب شروع شد و در زمان هارون و مأمون عباسی به منتهای قدرت و عظمت رسید به طوری که دیگر جائی نبود که مسلمانان دست نینداخته و کتب آن ها را در اسلام به زبان عربی نقل نکرده باشند. چیزی که پشتیبانی از دانش و هنر را تأیید میکرد آمیزش مسلمین با ملل گوناگون بود که موجب اصطکاک تمدن های متنوعه و علت پیشرفت کار به شمار می رفت. دانشمندان ایرانی - رومی - هندی - یهود - نصاری - کهنه - فراعنه مصر- مرتاضین هند همه مانند آجر و سنگ یک عمارتی پشت به پشت یکدیگر داده بنیان کاخ تمدن اسلام را براساس تزلزل ناپذیری استوار کردند که هنوز پس از ۱۴ قرن ملل غربی اعتراف کردند که تمدن دنیای امروز از منبع مدنیت اسلام سرچشمه گرفته است. خلفای اواخر اموی و خلفای اوایل عباسی برای نشر علوم اسلامی و تدوین کتب و تهیه کتابخانهها ابراز علاقه کرده و با جدی وافر خدماتی شایسته به فرهنگ اسلامی کرده اند که نام آن زیب صفحات تاریخ اسلام و جهان است. جمع آوری کتب و تشکیل کتابخانه از دیرزمانی در ایران و یونان و مصر و اسکندریه مورد توجه بود ولی در اسلام تعلیم و تربیت چنین بود که هر کس کتابی داشت به تدریس و تعلیم آن مجبور بود و حبس کتب خود گناه بزرگی به شمار میرفت و باید کتاب مورد استفاده مردم واقع گردد. چون در آن ازمنه چاپ وجود نداشت نویسندگی خود یک موضوع بسیار مهمی بود که در اسلام ارزش معنوی داشت و مخصوصا شرکت ایرانیان در این فن و گرفتن مهام امور فرهنگی را از عرب باعث شد که فصاحت عربی را گرفته با بلاغت خویش در انشاء به کار بردند. و اساس تمدن اسلام را بر فرهنگ ایرانی و قریحه سرشار و هوش و ذکاوت بینظیر ایرانیان گذشته که در تمام مظاهر تمدن بدون شک و تردید بزرگترین مردان نامور علم و دانش ایرانیان بوده اند. در نظم و نثر هم ایرانیان بر اعراب تفوق یافتند. به طوری که ابن مقفع - راغب اصفهانی - بدیع الزمان اصفهانی - ابوالفتح بستی - صاحب بن عباد - ابوعلی مسکویه اصفهانی - قابوس وشمگیر - ارجانی - طغرانی - ابیوردی - مهیار دیلمی - خوارزمی و غیره همه ایرانی بوده اند و در آوردن دولت عباسی و حفظ آنها اقدام کرده سهمی به سزا داشتند. خلفای عباسی شروع به تشکیل کتابخانه ها کردند و کتب را جمع نمودند و ایرانیان را زمامدار فرهنگ و دانش قرار دادند زیرا لایقتر از ایرانیان در ملل متنوعه اسلامی که در مرکز خلافت جمع شده بودند نبود - ایرانیان ابتکار را همیشه در دست داشتند و فرهنگ اسلام در قدرت اراده و عقل سلیم و ذوق مستقیم و هوش سرشار آن ها بود. چون در کشورهای اسلامی صیت کتاب دوستی و فضیلت پروری و دانش پروری خلفا شهرت یافت و طنین انداز گشت و خبر پیچید که خلیفه دوستدار علم و دانش است و کتب گرانبها را خریداری می کند و نویسندگان کتب را هر کس نسخهای از هر کتابی داشت به دربار میبرد و « الناس [صفحه ۴۳۶ ] علی دین ملوکهم » احترام و اکرام می نماید به منطوقهی به دریافت انعام و اکرام فراوان موفق می گردید و کسب علم و دانش و ترویج فنون و فرهنگ هدف هر فردی از افراد مسلمین گردید. در زمان عباسیان کتاب ها جمع آوری و کتابخانه ها تشکیل گردید و برای کتاب و کتابخانه ارزش و ارجی بسیار قائل می شدند. ایرانیان به قدری در علوم و فنون مخصوصا ریاضیات تفحص و تقدم و ابتکار یافتند که قریب شش هزار جلد کتاب در ریاضیات در دربار منصور و رشید جمع آوری کرده بودند. شرح مفصل این قسمت را در تاریخ تمدن جرجی زیدان و گوستاو لوبون و میراث اسلام در اروپا می توان یافت که اکثر این کتب از طریق هند و ایران و عراق و عربستان و قاهره به اروپا رفت - درباره تمدن اسلام و اسپانیا می نویسند: چون خلفای فاطمی خیال داشتند تمام جهان را در زیر فرمان خود آورند مرکز خلافت را به قاهره بردند و الحاکم با برادرش عبدالله کتابخانه بزرگی داشتند و مدت پنجاه سال اخیر خلافت پدرشان پول زیادی به مصرف کتاب رساندند و برخی نوشته اند: در کتابخانه وی حدود ششصد هزار جلد کتاب وجود داشته و مورخین تا چهارصد هزار جلد آن را اتفاق کرده اند - این کتابخانه در اسپانیا به دست الحاکم دوم تشکیل گردید و باید اعتراف کرد که پس از کتابخانه اسکندریه بزرگترین کتابخانه های جهان در اسپانیا به وجود آمد. الحاکم در اسپانیا با همکاری وزراء زیرک و دانشمندی که داشت خود رسیدگی به کارها می کرد فقط در ترویج دانش و نفوذ و ایجاد فضایل در توده مردم کوشش کرد تا به جائی در تربیت مسلمانان اسپانیا پرداخت که این نقطه در اروپا مانند ستارهی درخشانی در آسمان تاریک اروپا جلوه کرد. قدرت و عظمت مسلمین در اسپانیا، قریب سه قرن ادامه داشت - صد سال هم در حال فترت بود یعنی در چهارصد سال پس از عظمت مسلمین اسپانیا یکی از اشراف فرانسه برای از بین رفتن کتابخانه سلطنتی آن کشور ابراز غم و اندوه کرد و حال آنکه آن کتابخانه فقط نهصد جلد کتاب داشته و در تمام جهان مسیحیت تا مدتها بعد نیز کتابخانه که در حدود پنج هزار جلد کتاب داشته وجود نداشت در این جا ناگفته نگذاریم که مقارن همین اوقات در مراغه ایران کتابخانه خواجه نصیرالدین طوسی نیز چهارصد هزار جلد کتاب داشته است الحاکم در اسپانیا در صدد جمع آوری کتب بود و هر کتاب قیمتی را خریداری می کرد مخصوص کتب مذهب و با نقش و نگار و کتب علمی و فنی را به هر قیمت عرضه می شد خریداری می کرد. الحاکم خود شخصا در شرح حال مردان اسلام اطلاعات بسیط و قابل توجهی داشته و تاریخ مفصلی درباره اسپانیا نگاشته است که اطلاع او بر کتب و شرح حال نویسندگان از آن معلوم می شود و بسیاری از کتب را نیز خود به عنوان مطالعه شرح و حاشیه کرده است یا پشت جلد آن مطالعه خود را نگاشته است.مصنفین و نویسندگان کتب آن عصر مقید بودند در آغاز کتاب مقدمهای مبنی بر قید سال تولد و مرگ مصنف و شرح حال مؤلف بنویسند روی این سیره دانشمندان اسپانیا در شجرهنامه و سلسله آن مهارت و اطلاع عمیق داشتند. اهمیت کتاب در اسپانیا به اطراف کشورهای اسلامی شهرت گرفت در نتیجه هر کس نسخهای از هر کتابی داشت با خط خوش نوشته تذهیب میکرد و به زیبائی جلد کرده بیدرنگ به دربار خلفای فاطمی در اسپانیا می شتافتند و هزار سکه به عنوان جایزه دریافت می داشتند الحاکم برای حفظ این کتب کتابخانه و عمارت مهمی ساخت که گنجایش یک میلیون کتاب داشت قفسه های زیبا از چوب های خوشبو و دیوارها از مرمر بود به قدری کتابخانه اسلامی اسپانیا جلب توجه می کرد که پاپها و کشیش های مسیحی که تازه قدم به دایره معرفت گذاشته بودند به جانب این گنج دانش شتافته و استفاده های علمی بسیار می کردند. در این عمارت بی نظیر اطاق های بسیاری اطراف کتابخانه که برای استنساخ کتب و نویسندگان و کتاب و مذهبین و صحافها بنا شده بود که از کتاب های کمیاب در آنجا نسخه های متعدد تهیه می کردند. در این موقع که ایرانیان دانشمند در دربار خلفای فاطمی این طور در نگاهداری آثار باستانی روم و یونان بذل کوشش می کردند کشیش های مسیحی کتب عتیقه را در آب میشستند و به واسطه نداشتن کاغذ و وسایل دیگر شرح حال و سرگذشت زندگانی مقدسین و اشخاص بزرگ مسیحی را روی آن اوراق می نگاشتند. مسلمانان بهترین کاغذ را برای کتاب ها به کار میبردند و با کمال دقت و همت گرانبهاترین چرمها را جلدسازی میکردند - شیرازهبندی - تذهیب - صحافی را به خوبی می دانستند و با مهارت و استادی به کار می بردند. در اسپانیا کارکنان بسیاری از زن و مرد و جمیع طبقات سرگرم این کارها بودند رئیس کتابخانه یکی از خواجگان بود که تالد نام داشت و سردبیر آن جا زنی بود موسوم به لینه و فاضله بود. الحاکم زنانی را که دانشمند و فاضله بودند موظف ساخته بود برای جمع آوری کتب به اطراف مسافرت کرده و کتب کمیاب را برای کتابخانه خلیفه خریداری کنند و این نمونه بارزی از تجدد و دوست داشتن علوم در اسلام بود. دانشپروری در کلیه طبقات نفوذ داشت و مخصوصا در میان زنان به قدری ارزش داشت و مورد علاقه بود که برخی از زنان اسپانیا به سر بردن در کتابخانه و مطالعه و تحقیق را بر انتخاب همسر مقدم می داشتند. کتابخانه اسپانیا کانونی بزرگ برای تمرکز تمدن و خورشید علم و دانش اسلام بود که به زودی تمام اروپا را به نور تمدن خود روشن گردانید. از اطراف ممالک اسلامی هزاران دانشمند از ملل متنوعه اسلام برای دیدن کتابخانه اسپانیا بدان شهر باعظمت آمده و از کیسه خلیفه خرج سفر می گرفتند. ایجاد این کتابخانه باعظمت موجب شد که کنار هر مسجدی یک دانشکده ساختند و حوزه های علمی و درسی رونق گرفت و علوم و فنون تعلیم اسلامی در توده مردم اسپانیا رواج کامل یافت. هزاران دانشآموز از حوزه به حوزه دیگر شتافته و در شبانه روز رفت و آمد می کردند و دانشگاه اسلام رونقی به خود گرفت که دیگر نظیر آن در دنیا دیده نشده است. خلیفه فاطمی از جیب خود شخصا ۲۸ بنگاه علمی را خرج می داد و دانشجویان بیچیز را اداره می کرد یعنی غذا و مسکن و لباس می داد - مردمی که خلیفه را تا این حد دوستدار علم و دانش دیدند با کمال اشتیاق به توسعه فرهنگ و دانش می پرداختند که الناس علی دین ملوکهم. هر کس برای خلیفه تحفه و ارمغان میآورد او به جای هدایا کتاب های نفیس که نسخه های متعدد از آن گرفته بودند می فرستاد به همین جهت ۷۰ کتابخانه بزرگ در قرطبه تأسیس گردید و سرمایه داران به پیروی خلیفه به تشکیل کتابخانه ها پرداختند. توانگردان و سرمایه داران و اشراف با آن که تمام عمر شاید یک صفحه کتاب هم نخوانده بودند برای جلب توجه خلیفه به جمع آوری کتاب و تشکیل کتابخانه پرداختند به طوری که اکثر دکانداران کاتب و صحاف و مذهب بودند و زن و مرد در ترویج کتب همت گماشتند مانند دکان زرگری و جواهرفروشی و ابریشم فروشی جلب نظر مردم را می کرد. و همیشه پرجمعیت بود. الحاکم هفت سال در ساختمان مسجد معروف قرطبه و ساختن منبری مناسب با مسجد و کتابخانه صرف وقت کرد که هماکنون عظمت مسلمین از آن جا پدیدار و موجب افتخار و مباهات مسلمانان جهان است. تمام این ذخایر علمی و منابع مدنیت اسلامی و مفاخر رشد عقلی مسلمین از قرن ۸ تا قرن ۱۳ هجری رهسپار اروپا شد و با تفرقه هایي که بین مسلمین انداختند کلیه کتابخانه های اسلامی را به اروپا بردند و چند ملیون کتاب از آمار هر کتابخانه بیست کشور اروپائی را کتب اسلامی تشکیل می دهد - از میان چهار میلیون کتاب کتابخانه بریتانیای کبیر دو میلیون آن برحسب فهرست های آن مربوط به ملل اسلامی است و تمام مستشرقین اعتراف و اذعان کردهاند که تمدن علمی ملل اروپائی مدیون معارف و فرهنگ مسلمین است این گوشه از سطور عظمت دوره بنی عباس است که آغاز آن به رهبری حضرت امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) شروع شده است و دانشگاه آن ها هنوز با امواج علم و دانش خود در دریای متلاطم فرهنگ جهان در نوسان و حرکت است نهایت آنکه شدت موج آن از ملل شرق در صفحات ملل غرب و نوسان ضعیف آن در ملل شرق هنوز پدیدار است. امروز به خوبی مشهود است روش پرورش ملت و دولت آمریکا در نشر و توسعه فرهنگ درست از همان طریقه و سبک مسلمین قرون وسطی سرمشق گرفتند هر ابتکار جدیدی در این فن می کنند در اسلام سابقه اجمالی یا تفصیلی داشته که مدتی ملت مختلف مسلمان از آن غافل بودند و اکنون که به هوش آمده اند باید از ملل آمریکائی و اروپائی ودایع تاریخی خود را « پایان » . به عاریه بگیرند .
برگرفته از کتاب زندگانی حضرت امام محمد باقر(ع)
نویسنده: حسین عمادزاده
منبع: پایگاه تخصصی امام محمد باقر(ع)
کتاب و کتابخوانی از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی
از آنجا كه تغییرات اساسی و بنیادین در هر جامعه، وابستگی كامل به همۀ نهادهای فكری و فرهنگی آن جامعه دارد، و نیز به دلیل اهمیت كارآیی و شدت تأثیرگذاریای كه در مسائل فرهنگی مشهود است، میتوان به این درك و دریافت رسید كه رهبران خردمند و جوامعِ خواهان پیشرفت و اعتلاء، همواره باید نگران اوضاع فرهنگی خود باشند؛ چه آنكه هر تحول و جهش مطلوبی، در پرتو رشد فرهنگی حاصل میشود و به بار مینشیند.
خوشبختانه برخورداری فرهنگ ارزشمند ما از ریشههای قوی و مانا، نگرشها و پویشهای فرهنگی ما را قدرت و استحكام فزایندهای میبخشد؛ زیرا ما با فرهنگی رشد كردهایم كه تمامی جلوههای افتخارآفرینَش، نمودهای راستین فرهنگیاند. نخستین جلوۀ باشكوه چنین ارزشی را میتوان در ابتدای برنامههای پیامبر عظیمالشأن اسلام یافت، كه رسالتش را با فرمانِ «خواندن» از سوی خداوند آغاز میكند و پی میگیرد. در همین فرهنگ مقدس است كه خداوند یگانه، به قلم و حرمت آن سوگند یاد میكند و معجزۀ جاودانۀ آخرین سفیر الهی را یك كتاب آسمانی تشكیل میدهد.
این نشانههای روشن، به افزودۀ پیشینۀ پُربار فرهنگی ما، یعنی شمار كتابها و كتابخانهها و كتابنگاران، و ظهور و وجود بزرگان و نامآوران و اهالی دانش و اندیشه و بینش در عرصۀ شكوفایی تمدن و گسترش فرهنگ مطلوب، ما را متقاعد میسازد كه «كتاب» را یكی از برترین، زیباترین و مهمترین تجلیات فرهنگی بدانیم و آن را از گرانسنگترین پدیدهها و میراث بشری به شمار آوریم.
كتاب، حتی در روزگار پیشرفتهای چشمگیر بشر در عرصههای دانش و نوآوری و فرهنگ، نه تنها اهمیت خود را از دست ننهاده، كه ابعاد گستردهتر و تازهتر و جلوههایی پایدارتر یافته است. بیگمان، آنان كه گامهای بلندی در وادی پیشرفتهای گوناگون برداشتهاند، هرگز با كتاب و كتابخوانی بیگانه نبودهاند و یا اقبالی اندك بدان نداشتهاند؛ بلكه مطالعه را به عنوان یك عنصر اصلی و ضروری در زندگی خود دانستهاند.
كتاب باید والاترین جایگاه را در گسترههای فردی و اجتماعی دارا باشد؛ حال آنكه سوگمندانه و به دلایلی گوناگون، اكنون كتاب از چنین موقعیتی به شایستگی در جامعۀ ما برخوردار نیست و هنوز مطالعه به عنوان یك نیاز دایمی برای همگان مطرح نمیباشد. این مسئله، با توجه به چنان پیشینۀ درخشان و درك ضرورتها و نیازهای این زمان، درخور تأمل فراوان است و بازنگری آن باید از اولویتهای زندگانی ما باشد.
عنایت به این مهم، بهویژه با اهتمام و تأكیدی كه مقام معظم رهبری به طور مداوم در زمینۀ رشد و گسترش فرهنگ كتاب و كتابخوانی در جامعه دارند، از یكسو، و به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، باعث فراهم آمدن این مجموعه (حاوی گوشه هایی از نگرش رهبر معظّم انقلاب اسلامی به موضوع کتاب و کتابخوانی) شد . امید است كه تدوین این مجموعه، دستمایۀ اندیشیدنِ هر چه بیشتر به اهمیت موضوع شود و شور و رغبت به مطالعه را در دلهای همگان برانگیزاند و به زدودن گرد فراموشی یا غفلت از چهرۀ كتاب و كتابخوانی مدد برساند؛ چندان كه كتاب هماره بر چكاد اندیشهها و دلها بدرخشد و پیوسته بر ستیغ زندگانی در تجلی و نورافشانی بماند.
مجموعه کامل را می توانید از کتاب «کتاب و کتاب خوانی در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری» منتشره توسّط دفتر نشر فرهنگ اسلامی ،مطالعه نمایید.
تولید و نشر كتاب
تولید و نشر كتاب را به تعبیری میتوان یكی از نمودهای مهم رشد فرهنگی یك جامعه دانست. این عرصه، آنچنان والا و ارجمند است كه هر چه در بیان ضرورت و اهمیت آن سخن گفته شود، بسنده نخواهد بود. هم از این روی، مسئولیت آنان كه بدین مهم میپردازند، نیز، هم بسیار است و هم حساس. رهپویان این وادی فراخ و فخیم، میباید پیوسته چشمانداز كار سترگ خود را پیش چشم داشته باشند و با هوشمندی، دقت و ظرافت كامل، و نیز با درك نیازهای فرد و جامعه، بذل توجه به گروههای مخاطب خویش، مبادرت به تولید و نشر آثار نمایند.
بدیهی است كه شناخت شرایط و موقعیتهای زمانی و مكانی و حتی توجه به رویدادهای جهانی، میتواند به ثمربخش شدن هر چه بیشتر نتایج كار مدد برساند. گام نهادن در چنین گسترۀ عظیمی، به نوآوری، خلاقیت و عرضۀ هنری آثار ماندگار نیازمند است؛ همچنان كه در سنگر تولید و انتشار، به عنوان خط مقدم جبهۀ فرهنگ، شركت در جهادی تدافعی، به منظور مقابله با حملههای پیدرپی فرهنگی دشمنان، یك ضرورت محسوس و غیر قابل انكار است.
در واقع، رزمندگان این جبهه، باید به طور همزمان در دو سنگر و خاكریز شركت جسته و با هوشمندی دست به ایثار بزنند: سنگر پاسداری از ارزشها و رفع نیازهای داخلی، و خاكریز صفآرایی در برابر تهاجم دشمنان و رد شبهات و القائات بیگانگان. البته پویایی، پیوستهكاری و سختكوشی این گروه، در گرو حمایتهای شایستۀ مسئولان بخشهای فرهنگی كشور است.
ضرورت آنی، نیاز هماره
گرچه اكنون كتابهای فراوانی با عناوین و موضوعات گوناگون انتشار مییابد، اما هنوز در بسیاری از زمینهها كمبود آثار برجسته یا قابل قبول، به روشنی محسوس است. رفع چنین نقیصهای برای جامعۀ پویای ما، یك ضرورت گویاست؛ به گونهای كه انتشار كتاب در همۀ موضوعات را بایستی یك ضرورت آنی و یك نیاز همیشگی دانست:
من میخواهم از متفكران كشورمان خواهش بكنم كه به مسئله ارائه و تولید كتاب خوب و لازم برای مردم، به چشم یك نیاز فوری جامعه و كشورشان نگاه كنند. اگرچه به بحمد الله ما كتاب خوب در جامعهمان داریم، لیكن جای خالی و كمبود هم بسیار داریم. خیلی از كتابها را ما نداریم. خیلی از موضوعات هست كه دربارۀ آنها چیزی نداریم، یا چیز قابل عرضهای نداریم. در حالی كه دیگران در كشورهای دیگر در زمینۀ موضوعات گوناگون، گاهی دهها هزار عنوان كتاب و تألیف دارند، اما دربارۀ همان موضوعات، تعداد كتابهایمان انگشتشمار است! ...حتی در موضوعاتی كه ما در آنها سابقه و خبرگی و زمینههای زیاد آگاهی و دانش را هم داریم، تعداد كتابهایمان اندك است. حقیقتاً در زمینۀ ارائه موضوعات لازم، كار شایستهای در گذشته نكردهایم. كتاب را به صورت یك چیز لوكس و تشریفاتی و مخصوص یك عدۀ خاص نگریستیم؛ نه به صورت یك وسیلۀ لازم برای همۀ مردم.
مقام معظم رهبری پس از بیان این مسئلۀ مهم، بر تلاش گسترده به منظور رفع این نقیصه تأكید میكنند:
ما باید این نقیصه را جبران كنیم؛ هم به عهدۀ مؤلفان و محققان و نویسندگان و هنرمندان تكلیف سنگینی در این زمینه بار هست، و هم به عهدۀ دستاندركاران تهیه و تولید كتاب و نشر و دستگاههایی كه آنها را پشتیبانی میكنند.
در حالی كه افراد ناهماهنگ با انقلاب، مجدّانه با تولید و نشر آثار خویش، حجم گستردهای از اندیشههاشان را در گسترۀ جامعه میپراكنند، آیا ما خودیها در برابر این غریبهها نباید به تولید انبوهی از كالاهای فرهنگی ـ از جمله كتاب ـ به گونهای سنجیده و گسترده و به طور مستمر بپردازیم؟
آن كسانی كه هماهنگ با انقلاب نیستند، دستشان باز است؛ ترجمه میكنند و رمان و نمایشنامه و تاریخ مینویسند؛ تحقیق جامعهشناسی عرضه میكنند ...كه آدم مبهوت میماند از اینكه این همه كتاب دارد عرضه میشود. آماری كه ما از عرضۀ كتاب در جمهوری اسلامی داریم، بخش مهمش اینهاست. اینها متعلق به ما نیست؛ اینها غریبه است. بسیاری از كتابها بود كه در رژیم گذشته به خاطر آن گرایشهای چپ و دیگر مسائل، ممنوع الترجمه بود و از چاپ آنها جلوگیری میشد؛ ولی الان به بركت آزادی در نظام جمهوری اسلامی، آزادانه ترجمه میشود! خیلی خوب، بشود، ما حرفی هم نداریم؛ تا آنجایی كه متعرضانه نباشد، اشكالی ندارد؛ اما در كنارش ما بایستی كتاب بدهیم.
اهمیت تولید كتاب
نقش ارزشمند كتاب و اهمیت تولید كتاب به اندازهای است كه در هر فرصتی باید آن را شایستۀ یادآوری دانست. مقام معظم رهبری ضمن بیان نكتهای تاریخی، به این مسئلۀ مهم چنین اشاره میكنند:
از ورود ناپلئون به مصر ـ كه یك چاپخانه هم با خودش آورد ـ ببینید استعمارگران چگونه عمل میكردند، ما چگونه عمل میكنیم. آن روزی كه ناپلئون به مصر آمد، فقط یك سردار جنگی بود؛ امپراتور نبود و هنوز سلطنت و حكومت نداشت. او به عنوان یك نیروی اشغالگر و معارض با انگلیس، در آنجا پایگاه درست كرد و با خودش یك چاپخانه آورد. مسئلۀ چاپ و نوشتن و كتاب، این قدر اهمیت دارد. ناپلئون با خودش چاپخانه وارد مصر كرد... فرانسویها تقریباً دو سال در مصر بودند و در این مدت، دو یا سه مجله منتشر كردند. در حقیقت، روشنفكری عربی مصری، از زمان ناپلئون شروع شد.
سرمایهگذاریهای فرهنگی
هر چه در زمینۀ رشد فرهنگ و نشر خواندنیهای مفید بیشتر سرمایهگذاری شود، و هر چه بودجه و امكانات در این راه به كار گرفته شود، گرچه شاید در آغاز توجیه اقتصادی نداشته باشد و تنها، مصرفكنندۀ هزینهها جلوه كند، اما در نهایت، به رشد و اعتلای فرهنگ و به سود افراد جامعه خواهد بود:
در كار فرهنگی نباید مسئلۀ پول و بودجه، یك مشكل عمده به حساب آید؛ به این معنا كه مشكلات و نقایص فرهنگی را در ردیف نیازهای بودجهای و در آخرهای لیست قرار ندهیم؛ بلكه در اولهای لیست ـ اگر نگوییم در ردیف اول ـ قرار بدهیم. اگر درست فكر بكنیم، این به صرفۀ اقتصادی مملكت هم است. یعنی از اینكه بودجه و امكانات بیشتر را به كارهای فرهنگی ـ بهخصوص فرهنگ آموزشی ـ متوجه كنیم، كشور زیان نخواهد كرد؛ زیرا كه خود این برای آیندۀ كشور تولید امكانات میكند.
سیاستگذاری در عرصۀ ادب و هنر
به طور كلی در كار تولید و نشر آثار ـ بهویژه در زمینههای ادبی و هنری ـ یك سیاستگذاری اصولی، روشن و مدون، به منظور اعتلای كار، شناخت نقصها و كمبودها و یافتن راهكارهای ارائۀ بهتر آثار، و نیز به منظور كسب آمادگی كامل برای اجرا، ضرورتی انكارناپذیر مییابد:
ادبیات و هنر انقلاب، برای رشدش، تعلیماتش، جهتگیریهایش، و برای شناخت كمبودها و تدبیری برای پُر كردن آنها، یك سیاستگذاری كلی لازم دارد. بررسی شود كه ما امروز در چه زمینههایی از هنر كمبود داریم؛ كجای ادبیات ما نقص دارد؛ چگونه میشود این نقصها را برطرف كرد؛ از چه دستگاهی میشود كمك گرفت؛ چه مدیریتهایی باید سر كار باشند. ...بنابراین،، تصمیمگیری روی سیاستهای كلی ادبیات و هنر، یكی از كارهاست.
سیاست چاپ و نشر
در زمینۀ چاپ و انتشار كتاب هم طبعاً باید خط مشی مشخص و جهتگیریهای سنجیدهای وجود داشته باشد. حال آیا سیاست مدوّنی در این زمینه وجود دارد یا نه؟ پاسخ این پرسش را از بیان مقام معظم رهبری میخوانیم:
اینكه آیا سیاستی وجود دارد یا نه، این را قاعدتاً باید وزارت ارشاد به شما بگوید و پاسخ دقیق را آنجا به شما خواهند داد. من بعید هم میدانم كه هیچ سیاستی نباشد؛ قاعدتاً در این زمینه سیاستها و خط مشیها و جهتگیریهایی هست. البته هر چه بگذرد، طبیعتاً بهتر خواهد شد. من حالا كه نگاه میكنم، از نوع كتابهایی كه دارد عرضه میشود، نوع مطالبۀ مردم و رغبت و تقاضای آنان را حس میكنم. من از بعضی از ناشران میپرسیدم كه فروشتان چطور است، پاسخهایی كه میدادند، برای ما روشن میكند كه مردم به چه چیزهایی بیشتر رغبت دارند؛ كه حالا ممكن است بعضی از اینها هدایت شده باشد؛ یعنی دستگاه فرهنگی كشور، مردم را به سمت علاقۀ خاصی و بهنوعی از كتابها هدایت كرده باشد؛ اما ممكن هم هست كه نه، بدون هدایت آنها باشد و خود مردم خواسته باشند. به هر تقدیر، یك جهتگیری كلی نسبتاً مطلوبی مشاهده میشود.
ما در زمینۀ كتاب چند تكلیف مهم بر عهده داریم. یك تكلیف این است كه كتابِ خوب تولید كنیم و در صحنهها و عرصههای فكری مختلف، كتاب به وجود بیاوریم؛ ...یعنی كل كشور و طبقۀ اهل فرهنگ كشور چنین تكلیفی دارند.
ما الان در زمینههای گوناگون دچار كمبود كتابیم. البته حجم كتاب بالا رفته است، ...ولی باز هم كتاب كیفی كم داریم. منظورم كتاب علمی متخصصان نیست؛ نه، همین كتابهایی را كه عامۀ مردم احتیاج دارند بدانند؛ چه كتابهایی در بخشهای مختلف دینی، از عقاید و تاریخ دین و امثال آن گرفته، چه كتابهای سیاسی و كتابهای مربوط به مسائل اجتماعی و مسائل تاریخی. ما راجع به اینها كتاب سنگین و وزین و متقن ـ كه انسان خاطرجمع باشد این كتاب در اختیار مردم قرار میگیرد و سطح فكر را بالا میبرد ـ كم داریم. بایستی ما اینها را تكثیر كنیم، تا قدرت انتخاب برای مردم به وجود بیاید. ...فرضاً شما وارد كتابفروشی میشوید، میگویید كه در فلان زمینه ـ مثلاً تاریخ مشروطیت ـ كتاب میخواهم. شما را به دو، سه كتاب ارجاع میدهند؛ میبینید كه یكی از آن كتابها طولانی است، یكی خوشقلم نیست، یكی یك مشكل دیگر دارد؛ خوشتان نمیآید و رها میكنید. ما باید به قدری در این زمینههای خاص كتاب داشته باشیم كه هر مراجعهكنندهای غایت و مطلوب خود را آنجا پیدا كند. باید كتاب كوتاه، بلند، آسان و عمیق داشته باشیم. باید تنوع در موضوعات و تنوع در كتابهای دارای موضوع واحد داشته باشیم؛ البته همه هم متقن و صحیح باشد، كه ما متأسفانه این را نداریم. ذهنها بایستی از این جهت بتوانند خودشان را آنچنان كه ممكن است، از این سرچشمه سیراب كنند.
به مسئلۀ هنر و زیبایی خیلی اهمیت بدهید؛ نگویید اهمیتی ندارد. در چاپ، در حروفچینی، در صفحهبندی، در چگونگی آرایش و نقطهگذاری مطالب و تنظیم صفحات و ایجاد فاصلههای مناسب باید دقت كرد. حتی با انتخاب حروف زیبا، شما میتوانید تأثیر بیشتری برای مطلب و فكر خودتان تدارك ببینید.
در فراهم آوردن آثار، باید دو نیاز یا دو جنبۀ مهم را در كشور ما در نظر گرفت. ...یكی عبارت است از شناسایی نیاز فعلی... كشور و جامعه در بخشهای مختلف و تأمین آن، و دوم كمك به پیشرفت دانش در سطح جهان و آوردن ارمغانهای نو و هدیه كردن آن به بشریت؛ هر دو با هم باید مورد توجه قرار بگیرد.
اگر ما فقط غرق در نیازها شدیم و محققان و مؤلفان دانشمند و انسانها و مغزهای كارآمد ما از نوآوری غفلت كردند، عقب خواهیم ماند. البته به بشریت لطمه میخورد، چون جزئی از بشریت هستیم؛ اما به ما هم لطمه خواهد خورد و پیام ما هم ناگفته خواهد ماند.
تولید كتاب خوب، در واقع گام مؤثری برای ترغیب مردم به مطالعه است. در این زمینه، هم باید از «هنر» بهره گرفت و هم از «هنرمندان و نویسندگان»، تا امكان ارائۀ كتاب به برترین شكل و شیوۀ ممكن و با بهترین كیفیت و محتوا فراهم آید و در نتیجه، كتاب و مطالعه جایگاه واقعی خود را در جامعه بیابد:
نفس عرضۀ كتاب، نفس كشاندن مردم به میدان مطالعۀ كتاب، كار مفیدی است. كوشش كنید كه... بیشتر به كیفیت پرداخته بشود. ...ارائۀ نوع كتاب، ...موضوعاتی كه ارائه میشود، همهاش مؤثر است....بایستی بهترین كارها را از لحاظ نحوۀ ارائه، هنر و قالب انتخاب كرد؛ والّا اگر شما به وجود محتوا و به قالب اهمیت ندادید، فرهنگ مملكت زیان خواهد دید.
جوانان هنرمند را دعوت كنید، دستشان را بگیرید و بگویید شما خودتان ببینید چه كار میتوانید بكنید. بیایند طرحهایتان را ببینند و بگویند ما چه كم داریم.
گسترش شمارگان نشر
بیگمان كتابخوانی به عنوان یك پدیدۀ عظیم و سنت فرهنگی رو به رشد و رایج، باید چنان گسترش شتابناكی بیابد كه منجر به افزایش رو به تزایدِ شمارگان نشر كتاب شود:
تكلیف بعدی این است كه كتابخوانی به عنوان یك سنت رایج دربیاید و همه در كشور كتابخوان بشوند... و كتاب به یك عده از افراد جامعه اختصاص پیدا نكند. ...بعضی از ناشران به من میگفتند كه ما تشكر میكنیم از اینكه میبینیم فرهنگ كتابخوانی توسعه پیدا كرده است و مردم به كتاب تمایل بیشتری نشان میدهند. ...البته اگر ما به آن حدی برسیم كه مورد نظر من است، آن وقت بایستی تعداد كتابهایی كه هر بار چاپ میشود، از دو هزار و پنج هزار و ده هزار، به دویست هزار و سیصد هزار برسد؛ یعنی اینگونه بایستی كتاب در جامعه پخش بشود. ...از این شصت میلیون جمعیتی كه امروز هستیم، تعداد كثیری هستند كه اینها اهل كتاباند، اهل سوادند و بیشتر هم خواهند شد؛ رو به تزاید است. اگر همه كتابخوان بشوند، ما بایستی كتاب زیادی در دسترس اینها داشته باشیم.
منبع: سایت باشگاه اندیشه
درباره کتاب و کتابخوانی
نويسنده:سیدحسین اسحاقی، منیره زارعان
گستره کتاب
کتاب مثل اقیانوس بیکرانی است که ناشناختههای بسیاری دارد و هر کس به فراخور حالش دل به ژرفای آن میسپارد و با انبانی پُر باز میگردد. در این دریای عمیقِ معرفت، گوهرهای نابی وجود دارد که تنها تلاشگران چیره دست میتوانند به آن دست بیابند.
میراث ماندگار
کتاب میراثی ماندگار و پدیدهایی شکوهمند و با ارزش است که زندگی بشر را روشن میکند و خداوند بزرگ معجزه ابدی آخرین فرستادهاش را کتاب قرار داد؛ کتابی که سرآمد همه کتابهاست. آیین آسمانی ما، پرچمدار کتاب و کتابخوانی است. اگر در تاریخ اسلام کاوش کنیم، این حقیقت را که اسلام، دین اندیشه و معرفت، آیین دانش و معنویت است به روشنی در مییابیم. ما وارث نظام گرانبها و فرهنگ پویا و تمدن والای اسلامی هستیم، تا به چه میزان با برخورداری از آثار مکتوب در راه احیای این فرهنگ بکوشیم.
سرگذشت کتاب
کتاب در طول سالیان دراز، سرگذشتی تلخ و شیرین داشته است، زمانی در غربت و تنهایی و زمانی در اوج شکوفایی بوده است امّا نقش برجسته و سازنده کتاب در تکامل فردی و اجتماعی مشهود است. سزاوار نیست به چنین عنصر مهمی کم توجّه باشیم و آن را فراموش کنیم.
زیباترین جلوه آفرینش
کتاب را باید یکی از زیباترین و مهمترین جلوههای فرهنگی بدانیم و آن را از گرانسنگترین پدیدهها و میراث بشر به حساب بیاوریم. شکوه این ارزش را باید در تابش «اَلَّذی عَلَّمَ بِالقَلَم؛ پرودرگاری که به قلم آموخت» جستجو کنیم. خداوند یگانه به قلم و حرمتش سوگند یاد کرده و معجزه همیشه جاوید آخرین سفیر سعادت را کتاب آسمانی دانسته است.
این نشانه روشن، افزون بر پیشینه پربار فرهنگیان و شمار کتابها و کتابخانهها و کتاب نگاران و نامآوران، ما را ترغیب میکند ریشههای کهن و مانای کتاب را با نگرشی نو، به بررسی بنشینیم.
نگاشتههای روشنیبخش
کتاب مثل خورشید، فضای زندگی ما را روشن میکند و نور و گرمی میبخشد. کتاب مانند باران بر سرزمین دلها میبارد و گلبوتههای اندیشه را بارور میکند و طراوت میبخشد. کتاب نقش پرندگان را به انسان ارزانی میدارد و او را به پرواز در آسمان اندیشه رهنمون میسازد. کتاب در پیشرفتهای روزافزون بشر، در عرصه دانش و نوآوری و فرهنگ، نقش فعال داشته است. بی شک آنهایی که گامهای بلندی در وادی ادب و فرهنگ و دیگر زمینهها برداشتهاند، با کتاب و کتابخوانی بیگانه نبودهاند.
ابزار دینی ـ فرهنگی
تمامی ادیان آسمانی و مردان بزرگ تاریخ، از طریق کتاب جاودانه مانده اند و این گویای اهمیت عنصر کتاب در پویایی جامعه است. روابط و تبادل فرهنگی جوامع بشری نیز در پرتو کتاب پر رونق شده است.
اثری ماندگار
با ایمان و اخلاص میشود آثار خوب و زیبایی وجود آورد. یک کتاب خوب زمانی میتواند تأثیرگذار و خاطرهانگیز و ماندگار باشد که نیازهای خوانندگانش را بر آورده و به سؤالاتشان پاسخی قانع کننده و استوار بدهد.
دگرگونی نشر
امروز همپای همه تحولات، در کار تحقیق کتاب جهشهای مطلوبی انجام شده است. نیاز به صرف وقت کمتر و دقت و سرعت در پژوهش از رهآورد چنین تحولاتی میتوان باشد. تلاش برای بهینهسازی آثار هم در همین راستاست. براستی چرا نباید برای استفاده بهتر و ثمربخشتر از کتاب؛ شتاب بیشتری به خرج بدهیم؟
کشف افقهای تازه
به وجود آوردن زمینههای پیوند و دوستی با کتاب، از اهمیتی خاص برخوردار است، کتابخوانی علاوه بر ایجاد ارتباط بین ما و مطالعه، درهای دانش و بینش را بر روی ما باز میکند و آگاهیهای روشنیبخشی به خواننده میدهد و افقهای جدیدی از اندیشه و فهم را در برابر آدمی میگشاید.
نقد و بررسی
آنچه که میتواند زیباییها و زشتیهای پنهان در دل هر کتاب را فراروی قرار بدهد، نقد و بررسی است. نقد و بررسی به عنوان تلاشی لازم و ارزشمند میتواند به پویایی و بالندگی آرا و آثار مدد برساند و به نویسنده یاری بدهد. مسیر رشد و تعالی را طی کند و آثاری قوی و گرانسنگ ارایه بدهد که نقاط ضعفش کم باشد.
بیمانندترین گوهر
بسیاری از کتابها صدفهای گرانبهایی هستند که تنها با یک بار خواندن، گوهر وجودشان را نمیتوان به دست آورد. این آثار نیاز به تدبّر دوبارهخوانی و کند و کاو دارند؟ کتابهای استاد شهید مرتضی مطهری از این نمونهاند.
به کارگیری فن و ذوق
بیان خشک و رسمی معمولاً با استقبال کمتری از سوی مخاطبان مواجه میشود، امّا اگر نوشته به زیور زیبای هنر آراسته شود، توجه و نگاهها را به خود میکشاند، دلها را مجذوب میکند و روانها را تحت تأثیر قرار میدهد.
دست اندرکاران چاپ و نشر
سازمانها و مؤسسات فرهنگی و مسئول، باید پیشتازان عرصه فکر و فرهنگ باشند و اهل قلم را ترغیب کنند. به مطالعه و تحقیق بپردازند و حاصل تلاشهایشان را در دسترس همگان قرار بدهند. و به این وسیله به پویایی و بالندگی فرهنگ جامعه مدد برسانند.
آثار ارزشمند
ارایه آثار شایسته و ارزشمند، جلوههایی از روح پاکند، این کتابها چراغهای روشنی هستند که میتوانند رهروان طریق دانش و بینش را هدایت کنند.
کتاب مرجع
بهترین، مهمترین و اصیلترین کتاب مرجع برای کارهای مطالعاتی و تحقیقاتی، کلام آسمانیِ حق یعنی قرآن کریم است، مبادا در مراجعه به این کتاب ارزشمند و بهرهوری از این منبع شگرف الهی، کوتاهی کنیم و از دریای بیکران رحمت و شفای آن غافل بمانیم. اگر توانایی خواندن آن را نداریم، دستکم ترجمه آن را بخوانیم و با آن اُنس و پیوند داشته باشیم، تا چاره درد و رنج خود کنیم و به تشویشها و پریشانیها پایان دهیم، زیرا شفای دردمندان در آن است.
ترویج کتابخوانی
یکی از راههای علاقهمند کردن کودکان به کتاب و کتابخوانی این است که بزرگترها آثار برتر کودکانهای را گزینش کنند و در فرصت مناسب برای بچهها بخوانند. این کار باعث میشود کودکان و فرزندانمان، کتابدوست و علاقهمند به کتابخوانی بار بیایند و این عشق و علاقه در وجودشان نهادینه و ماندگار بشود. تهیه و خرید کتاب و تشویق و ترغیب بچهها به مطالعه و همراهی به آنها در بازدید از نمایشگاهها و کتابفروشیها و هدیه دادن کتاب میتواند تأثیر زیادی در علاقهمند کردن کودکان به کتاب و کتابخوانی داشته باشد.
کتابهای تزئینی
برای تهیه کتابهای بزرگ باید ناشران معروف و معتبر را شناخت و آثار چاپ شده توسط آنان را برای فرزندان و دیگران، تهیه کرد.
استفاده تزیینی و آرایشی از کتاب، گر چه باعث تأسف است، چون بیانگر آراستگی و ارزش آن در جامعه است. افرادی یافت میشوند که بدون توجه به محتوای کتاب و نیاز به آن، فقط به خاطر ویژگیهای ظاهری بعضی از کتابها مثل زیبایی و خوشرنگی آن را برای استفاده در کتابخانههای منازل خریداری میکنند. اینگونه کتابها، مانند کلکسیونها و مجموعههای ارزشمندی است که افزون بر جنبه مادی، برخوردار از هنر و زیبایی است؛ گر چه همانطور که گفتیم بیشتر باید به محتوا و پیام کتابها توجه داشت.
در دنیا روشهایی پیشبینی شده تا کتابخوانی در میان مردم رایج شود و در هر فرصتی کتاب بخوانند. شاید فلسفه چاپ کتابهای جیبی همین باشد. هر قدمی که مردم را به کتابخوانی تشویق بکند، ارزشمند است، مثلاً برگزاری نمایشگاههای دایمی کتاب و مسابقه کتابخوانی.
عادت به کتابخوانی
باعث تأسف است عادت به مطالعه هنوز در جامعه ما رواج نیافته و هنوز عدهای کتاب و حتی روزنامه نمیخوانند باید برای رشد فرهنگ عمومی تلاش بکنیم، تا همه اهل مطالعه باشند، به هنگام کارهای روزمره رفت و آمد و در دیگر فرصتهای زندگی، لحظههای ارزشمندی وجود دارند که میتوانیم از آن بهترین بهره را ببریم و همت کنیم. همراه خود، کتاب یا هر سرگرمی مفید و آموزنده دیگری را داشته باشیم، تا عمر و وقتمان هدر نرود.
زمانهای بسیاری از دست میدهیم که فرصت آن باز نمیگردد و از بسیاری از لحظههای آموختن، کمترین سود و استفاده را میبریم! راستی چرا همواره کتاب یا هر آفرینش فرهنگی ممکن، در دست و کنار و همراه ما نیست!؟
بازتابی از نور
کتاب، ابزار مناسبی برای بازتاب نور و جلوه جمال فرهنگ اسلامی و انسانی بر دلهای ماست، در پرتو کتاب میتوانیم شکوفایی و سرسبزی و بالندگی فرهنگ دینی و انسانی را به نظاره بنشینیم و خودمان را برای رشد و تعالی آماده کنیم.
میراث ملی
فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی، در گذشته و حال، هزاران کتاب در رشتههای مختلف نوشته و به بشر هدیه داده است، آثاری که در میان کتابهای دیگر، مثل آفتاب عالمتاب و همچون نسیم بهاران، روح نواز و سلامتی بخش است. پاسداری از این میراث شکوهمند یکی از وظایف ما میتواند باشد. نگارش و چاپ و نشر کتاب خوب و کمک به گسترش فرهنگ کتابخوانی میتواند یکی از تکالیف مهم همه فرهنگ دوستان به شمار آید.
مائده آسمانی
کتاب غذای روح آدم است، اگر سالم و نشاطآور و نیروبخش باشد، اما اگر مسمون و زیانآور باشد، حتی اگر با ظاهری آراسته و دلربا عرضه شود، باید فضای جان و دل را از آن دور نگه داریم و مواظب باشیم دل و دین ما را فاسد نکند.
پدیدآورندگان
نویسنده با ایمانی که با عشق و سوز مینویسد، میداند اثر و کارش بسیار ثمربخش و مؤثر است، او میداند بازتاب و نتیجه کارش پر دامنه و گسترده است. نویسندگی یکی از هنرهای ارزشمندی است که امکان پرواز اندیشهها را فراهم میآورد و با ایجاد ارتباط میتواند زمینهساز تحولات و دگرگونیهای فردی و اجتماعی باشد. نویسنده هنرمندی است که با پدید آوردن آثار پر جاذبه خود، شور زندگی را در ما پایبند میکند.
نویسنده خوب
آثار ارزشمند نویسندههای خوب، مثل گنج و داراییهایی هستند که همگان را بهرهمند میسا زند. نویسندگان باید پاسخگوی سؤالها و مشکلات خوانندگان به ویژه جوانان باشند و با دنیای جوانان ارتباط برقرار کنند و دست آنها را گرفته، مشکلاتشان را حل کنند. نوشتن تلاشی در راه خدمت به فرد و جامعه و مدد رساندن به آنها برای پیدا کردن راههای بهتر زندگی است، زندگی مفید و پرثمر و با انگیزه و هدف.
مدد از کتاب الهی
در همه حال از کتاب الهی مدد میگیریم تا توفیق و رستگاری به رویمان گشوده شود و توفیق روزافزون دستاندرکاران نشر و احیای متون دینی و فرهنگی را از خداوند کلیم خواهانیم.
توفیق بیش از پیش ناشران و پدیدآورندگان فرزانه را در عرصه و احیای آثار ارزشمند و سازنده آرزومندیم.
امید است این واگویه و حکایت بتواند شکوفه اندیشه بشر و شور و رغبت مطالعه را بارور کند و گَرد فراموشی و غفلت را از چهره کتاب و کتابخوانی بزداید، به طوری که کتاب همواره در آیینه دلها بدرخشد و نورافشان زندگی باشد.
بوستان سبز کتاب
قدم زدن در بوستان سرسبز کتاب، شادی بخش و روحپرور است؛ اگر به جای سوسنهای نور و روشنایی، خارهای تیرگی بوستان را پر نکرده باشد و اگر به جای درختان پر از میوه معرفت و شناخت، علفهای جهل و نادانی، نباشند؛ و یا به جای یاسهای خوشبوی ایمان و امید، خَس و خاشاک دنیاگرایی و افسردگی نصیبمان نشود.
بزرگترین کتاب
نام کتاب که میآید، افتخار میکنیم «قرآن»، بزرگترین و شریفترین کتاب آفرینش از آنِ ماست. سربلندیم به این که «قرآن»، کتاب نور و هدایت، شفا و رحمت و خیر و برکت متعلق به ماست. به همه عالم فخر میکنیم که به این کتاب ایمان داریم و در سایه آن از هر گزندی محفوظیم.
بهترین دوستیها
خسته از بطالت بیحاصلگی ایام، از صداهای آزار دهنده و جار و جنجال، از قدم زدنهای بیهوده در کوچه و خیابانهای شهر، درمانده از ندانستن و تهی و ناآشنا بودن، به سوی روزنهای از نور میروم؛ نور سپیدی که از پنجره میتابد، دلم را به میهمانی گلها میبرد. پیچکهای شور و نشاط به تمام وجودم میپیچد و نسترنهای امید در جانم میروید. صدها کتاب، هر کتاب با صدها برگ معرفت، صدها باغ پر از گلهای دانستن، فهمیدن و پر از زلال بیداری، بهترین دوست تنهایی من است.
دریچه دانایی
کتاب دریچهای است گشاده با دنیایی از تازگیها، از آسمان و زمین، از عمق کهکشان، از دور دستهای تاریخ. گذشتگان، از رازهای خلقت، از گفتارهای نیک و از پندهای شیرین که روح عطشناک انسان را سیراب میکند. امّا افسوس که خفّاشان بدخواه گاه دریچههای دانستن را رو به تاریکیها میگشایند تا چشمان ما به روشنی باز نشود، دریغ از ما که از این دریچهها به جهان بنگریم.
غذای روح
کتاب غذای روح، دوست و هم صحبت غربت و نشان دهنده الگوی زندگی ماست، در انتخابِ بهترِ آن، بکوشیم.
حذر از گرداب
هر کتاب دریای است که گاه خواندن، در آن، غوطهوری و پیش میروی. گاهی در این دریا، مرواریدی هست برای صید، یا دست کم چند ماهی که روح را با آن سیر کنی؛ و گاه گردابی است متلاطم که گم گشته و حیرانت میسازد و یا چند برگِ مرداب گونه وجودت را به تلخی و سقوط بکشاند. سپس هشدار و زینهار که در کدام دریایی!
از درون کتاب
در سال گذشته چند کتاب خواندهای؟ نام کتابهایی را که خواندهای بیاد داری؟ گاهی نام کتابی را که میخوانیم و یا نام نویسنده آن را نمیدانیم و فقط چون شیرین است و جذاب، آن را میخوانیم؛ غافل از این که شاید، گرگی باشد در لباس میش. سپس بیایید با چشمانی باز و هوشیار، بخوانیم.
کتاب گنجینه تجربه
شکست، مقدمه پیروزی و خود، تجربهای است. امّا اگر بخواهی برای هر فهمیدن یک بار تجربه کنی، تمام زندگی را به شکستها و تلاشهای بیهوده خواهی گذراند، حال آن که میتوان با خواندن کتاب ـ که گنجینه تجارب دیگران است ـ صدها قدم جلوتر از زندگی پیش رفت و موفق بود.
مایه حیات
کتاب، چشمه ساری است جاری و روان که روح عطشناک انسان را سیراب میکند. اگر آبِ این چشمه از سرزمین پاکی و وابستگی سرچشمه بگیرد، زلال آن، مایه حیات و تعالی دهنده روح کمال جوی انسان است و اگر نا پاکی و تیرگیها سرچشمه این نهر باشند، سمّی مهلک برای روح تشنه کمال خواهد بود.
راهی برای انتخاب
خواندن کتاب، بهترین و آسانترین راه برای دستیابی به انتخاب صحیح است؛ راهی برای مهمترین انتخاب، یعنی انتخاب مسیر و مشی زندگی. کتاب خوب، ما را منحرف نمیکند و با نشانههای هشدار دهنده، بهترین انتخاب را مینمایاند؛ انتخاب راه مستقیم با تلاش بیوقفه.
کتاب خوب
فروشنده پرسید: چه کتابی میخواهی؟ گفتم: کتابی که مهربان باشد و چهره ایمانیِ روحم را به ناخن ما دیگری و بی دینی نخراشد، کتابی که روح تشنه مرا در کویر جهل و نادانی رها نکند، کتابی که همدل و همزبان من باشد و مرا در غربت بیگانگان و اجنبیها فرو نبرد.. کتابی که راستگو باشد و در دل من به جای پاشیدن بذر واقعگرایی، بذر دروغ و نفاق و کج فهمی نکارد؛ کتابی که دوست و خیرخواه من باشد.
کتابهای مخرب
صبح که میشد، در شکل و شمایل یک دورهگرد، با چرخ دستیاش، در کوچهها جار میزد: «آی کتاب دارم کتاب، ارزان و زیبا، از من بخرید.» کتابهایش جذاب بودند. کودک و بزرگ دورش حلقه میزدند و کتاب میخریدند. چیزی نگذشت که بیماری تمام محله را گرفت، کتابهایش آلوده بود و او آدمکِ شیطان صفتِ دنیاگرایی بود که سم مهلک را در پوشش کتاب به جان محله ریخته بود. فاجعهای که به سادگی قابل جبران نبود. بهوش باشید این دورهگرد در محله شما سرک نکشد.
انتخاب کتاب، انتخاب دوست
وقتی که کتابی را میخوانی، گویی با دوستی سخن گفته و شنیدهای. اگر کتاب، موج خداجویی و کمالطلبی را در تو به جوشش درآورد، هم صحبتی نیکو و الگویی شایسته یافتهای و اگر حس دنیاپرستی و خواهشهای نفسانی را در تو بیدار سازد، بدان آن کتاب گردابی هولناک است. به هوش باش در دریای پر گوهر کتب، در کام گردابهای جهل و غفلت اسیر نگردی.
غبارروبی کتابها
اگر هر روز فرصت سر زدن به کتابخانهمان را نداریم، امروز که نوروز کتاب و کتابخوانی است، باید پا در بوستان پر گُل کتابخانهمان بگذاریم و در زلال بهاری کتابها غرق شویم. دستی به سر و روی کتابهای یاس و اقاقیا ـ که عطر ایمان و انسانیت را به مشام جان میرساند ـ بکشیم و کتابهای هرز غربگرایی و مادیگرایی را از ریشه بکَنیم. باغچه کوچک کتابهایمان را از غبار کتابهای باطل و بی سود بزداییم و در آسمان، یک دنیا باران درک و فهم بباریم. در نوروز کتاب باغچه اندیشهتان آباد و سرسبز باد.
منبع: ماهنامه گلبرگ
نقش و اهمیت کتاب و کتابخوانی
اهمیت کتاب و کتابخوانی –پرورش و تربیت خواندن از روزهای اول زندگی و کودکی و در محیط خانه و خانواده شروع میگردد و تا آخرین مراحل و عالیترین تحصیلات دانشگاهی ادامه پیدا میکند، پدران و مادران باید عادت کتابخوانی را در فرزندان خود بوجود بیاورند و همچنین مربیان تربیتی که نقش مهمی در تربیت دارند به خردسالان و کودکان آموزشی که لازم و کافی میباشد بدهند تا آنها را به کتاب خواندن راغب کند و اگر این آموزش توسط رسانههای همگانی باشد تاثیر بیشتری دربرخواهد داشت. و اما عادت نمودن به کتابخوانی لازم و کافی نبوده و میبایست نسبت به تحکیم و تداوم آن عادت نمود که هدف و مقصود مطالعه را تحقق ببخشد و برای تداوم عادت خواندن میبایست نظام های دیگر هم به یاری و همکاری نظام آموزش بیایند خصوصا رسانههای همگانی و امکانات و ابرازهای ارتباطی فراگیر نقش پیگیر و هماهنگ کننده را در رشد کتابخوانی در جامعه بر عهده بگیرند.
اسلام که دینی عالمگیر میباشد به کتاب و کتابت عجین شده است، و معجزهی آن کتاب (قرآن کریم) بوده به اندازه لازم در تشویق و ترغیب به امر کتابخوانی و گسترش و توسعه کتابخانه سفارش نموده است.
دنیای بزرگ و شگفتانگیز کتاب/کتابخوانی به گروه خاصی و ویژهای تعلق نداشته و هر فرد باید با کتاب زندگی کند و مطالعه و کتابخوانی باید بعنوان یک نیاز و احساس دایمی لازم و روزانه در میان عموم رایج و مطرح باشد تا افراد جامعه به خواندن و مطالعه ترغیب و فرهنگ کتاب/کتابخوانی رواج یابد.
نقش و اهمیت کتاب و کتابخوانی
درباره اهمیت کتاب و کتابخوانی این است که با نهادینه کردن عادت به مطالعه در همه تفکرات و اندیشهها و دلها اقدام تا با همگانی کردن شور، شوق و عشق به کتاب/کتابخوانی که آن در جامعه استمرار داشته باشد. اما جای تاسف دارد که عادت به مطالعه جایگاهی در رشد همه جانبه در همه سطوح اجتماع ما پیدا نکرده است. و هنوز که است عدهای از خواندن سرباز میزنند که میبایست در پیشگیری از توسعه و گسترش بیشتر این آفت بمنظور رشد و اعتلای فرهنگ عمومی کوشش و تلاش زیادی نمود. و این معضلهء بزرگ را با جدیت و سخت کوشی هر چه تمامتر از جامعه دور کرد و حالا موقعی آن شده است که همه انگیزهها و موانعی که به هر دلیل در زمینه کتاب و کتابخوانی ایجاد شده است کنار رانده و با یاری، کمک، مردانگی و اراده قاطع تصمیم شکستناپذیری گرفته و نسبت به احیای کتاب و کتابخوانی اقدام کنیم.
اهمیت کتاب هنگامی که روح به معنی اینکه در پیکره هنر دمیده گردد و معنویت به شکل هنری ارائه میشود درجه تاثیرگذاری و ماندگاری آن به شدت روبه فزونی میرود و پرداختن به اصولی از مسایل فرهنگی کشور از جمله مسئله کتابخوانی و راه حلهای جهت رفع معضلات، تنگناها و مشکلات آن، اگرچه اموری است که نیازمند همت همگانی میباشد ولی بخشهای دولتی مسئول آن هستند و میبایست در راه آن سرمایهگذاری نموده و با بصیرت و قدرت نظارت لازم بر مسایل فرهنگی داشته باشند و آن را سر و سامان دهند و دستگاههای دولتی ادارهکنندهی کشور میبایست با پیشتازی کسانی را که دارای تفکر و اهل قلم هستند ترغیب نمایند تا به مطالعه و تحقیق دست زده و حاصل و نتیجه تلاشهایشان را در معرض استفاده کننده و همگان بگذارند و از این طریق میتوان فرهنگ جامعه را به پویایی و بالندگی رساند.
تجزیه و تحلیل از کمیت کتاب نقش آن را کمرنگ میکند که باید مستقیماً نویسنده را وارد عمل نمود، نویسندهای که با خواندن کتاب آغاز مینماید و از اول نویسندگی دانشی را نداشته و با مطالعهی بیشتر به نویسندگی دست یافته است و او فردی کاملا خاصی میباشد.
در موقع تبلیغ و تمجید کتاب و کتابخوانی میبایست مسئولیت عرضهکننده و پدیدآوردگان کتاب که دارای اهمیت و مسئولیت سنگینی بودهاند اشاره نمود. واقعا کسانی که برای غذای روان و اندیشه نسبت به تهیه و توزیع کتاب میپردازند باید بداند که درباره خدمت به اینگونه کارها فایده داشته و همچنین دارای پاداش بزرگی است.
پیامی که در نمایشگاه کتاب درباره اهمیت و لزوم کتابخوانی میباشد ضرورت دارد و باید اهمیت آن را در نظر گرفتن جهت بالابردن شکوفایی بیشتر استعدادهای توانمند که برای درک و فهم عمیق حقایق همگانی با تحولات علمی و فنی، غنا ساختن آن و سازماندهی بر تلاشهای فرهنگی و ایجاد نظام اطلاعرسانی منسجم و توانمند ضرورت دارد و بر بهرهوری آن در نمایشگاههای کتاب به بازدهی و افزایش آنها کمک میکنند.
هرگاه ضرورت کتابخوانی و اهمیت آن برای همگان تفسیر و تعبیر گردد در آن صورت در هیچ جای نباید فردی یافت شود که با مطالعه بیگانه باشد و در هیچ مکان و زمانی نباید وجود داشته باشد مگر نقش محدودی که کتاب درآن نادیده انگاشته شود.
راهها و شیوههای کتاب و کتاب خوانی
برای ایجاد جذب و جلب افراد به مطالعه راههای میباشد تا آنها را به کتاب و کتابخوانی ترغیب و تشویق نمائید که در این مقاله به تعدادی از شیوههای که در راغب کردن مردم به مطالعه را سبب میگردد بیان نمائیم؛ و آن روشها عبارتند از:
- برگزاری مسابقات کتابخوانی و خلاصهنویسی کتابها میتوانند گرایش افراد را به مطالعه منجر کند و این گونه مسابقات باید از روی اصول و سنجیده برگزار شود که این زمینهساز عدهای زیادی از افراد به مطالعه خواهد شد.
- با گزیدهنویسی و خلاصهسازی تعدادی از کتب حجیم و قطور مردم را به مطالعه ترغیب کرد که اغلب به خاطر گرفتاری و نداشتن فرصت کافی از مطالعه باز میماند، وقتی که آثار خوب، مفید و ارزنده خلاصه گردد میتواند، رغبت بعضی از افراد به مطالعه را افزایش داده و در آن امر کتاب و کتابخوانی موثر باشد.
- فراهم کردن امکانات و فرصتهای مطالعاتی برای کودکان و نوجوانان که نیاز به کمک دارند علاوه بر کوشش و تلاش خود آنان نیاز به تلاشها و برنامهریزی و مشارکت حساب شده مربیان دارند جهت تشویق و ترغیب آنها به مطالعه باید نسبت به تهیه و خرید کتاب آنها را همراهی کرد و جهت بازدید به نمایشگاهها و فروشگاههای کتاب و یا هدیهی کتاب، آنها را راغب نمود و به کودکان قبل از دبستان باید اهمیت داد که میتواند با گرفتن هدیهی برجستهای از اولیا و مربیان، علاقه کودکان را به کتاب و کتابخوانی تعیین و تثبت کرد و آنها را به این راه کشاند.
- برای ترغیب و علاقمند کردن کودکان به کتاب و کتابخوانی این است همانطور که بزرگترها مطالعه مینمایند میتوانند کتابهای کودکانه را گزینش کنند، و در فرصتهای که کاری ندارند برای کودکانشان آنها را بخوانند که این کار سبب کتابدوستی و علاقمندی به کتابخوانی میشود، و این عشق به تدریج در وجود کودک نهادینه میگردد.
- کتابهای تازه و جدیدی به مجموعهای کتابخانهها باید افزود که این امر گوارا و دلنشین بوده و حیات و پویایی کتابخانه را تامین و تضمین میکند، و با فزونی بخشیدن به طالبان دانش و بینش آنها را ترغیب نمود، هرگاه امکانات لازم و ضروری را به کتابخانه ندهند آن کارائی خود را از دست میدهد و قدرت جذب عضوهای جدید را ندارد و اعضا و مراجعین که قبلا داشته رو به کاهش میگذرد بدینوسیله همواره باید کتابخانهها را از لحاظ کتاب تقویت کرد.
- میبایست با برداشتن گام موثری که مردم را به طرف کتاب و کتابخوانی ترغیب نمود و آنها را به سوی کتاب و کتابخوانی سوق داد، گامی ارزشمند و تلاشی بزرگی در این زمینه برداشت، و با یافتن چنین راههای از قبیل برگزاری نمایشگاههای دایمی کتاب، مسابقه کتابخوانی همراه با اختصاص جوایز برای کتابخوانها. و همچنان برای تلاش بیشتر در این مسیر، باید وسایلی را از کارهای اساسی و ارزنده، مفید و ثمر بخش، فراهم کرد.
- یکی ازعمدهترین و بهترین راههای افزایش اطلاعات عمومی، مطالعه کتاب میباشد که همین زمینهساز گامهای بعدی برای رفع نیاز میباشد و به گونه مطلوب آنها را به قلهی پیشرفت در همه زمینههای مادی و معنوی میرساند.
اگر بتوان مردم را با هر ترتیبی که میباشد به کتاب و کتابخوانی تشویق و ترغیب کرد و استعدادهای که در جامعه میباشد شناسایی کرد، میتوان به توسعه و پیشرفت کشور و جامعه امیدوار بود. و اینک نتیجه میگیریم اگر فرهنگ کتاب و مطالعه در جامعهی ما رونق پیدا کند و علاقمندان زیادی به آن رو آورند باعث توسعه و گسترش کشور و سرفرازی ملت و جامعه خواهد شد.
منبع: کتابخانه عقیده